Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-06@18:07:19 GMT

۱۲فروردین ۱۳۵۸ سرآغازی نو در حکمرانی سیاسی جهان

تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۳۱۳۵۸

۱۲فروردین ۱۳۵۸ سرآغازی نو در حکمرانی سیاسی جهان

گروه سیاسی خبرگزاری فارس، یادداشت، حجت الاسلام ابراهیم کلانتری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی: به فاصله کمتر از دو ماه از پیروزی انقلاب اسلامی، برگزاری همه­‌پرسی در روزهای دهم و یازدهم فرودین 1358 برای انتخاب نوع نظام سیاسی ایران پس از برچیده شدن نظام پوسیده سلطنتی و تعیین «نظام جمهوری اسلامی» را می­‌توان از پدیده­‌های سیاسی بسیار با اهمیتی دانست که در نوع خود در جهان معاصر و در میان انقلاب­های بزرگ جهان بی­‌بدیل است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در پی این همه­‌پرسی با شکوه، معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی روز 12 فروردین را روز جمهوری اسلامی اعلام کرده و در پیامی این رخداد عظیم را موهبتی الهی در حق مردم بزرگ ایران دانستند: «خداوند‏‎ ‎‏تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است‏‎ ‎‏در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملت­های مستضعف نمود، و با برقراری‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز‏‎ ‎‏امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم.» (صحیفه امام، ج6، ص452)

با گذشت 44 سال از آن رویداد بزرگ در تاریخ سیاسی معاصر ایران، اکنون در سالروز آن پدیده مبارک جا دارد مروری بر ابعاد نوآورانه و منحصر به‌­فرد آن نقطه عطف تاریخی صورت گیرد. این مرور می­‌تواند ما را به عظمت و اصالت­های انقلاب اسلامی بیشتر واقف سازد:

1ـ مروری هر چند گذرا بر تاریخ و هویت ذاتی انقلاب اسلامی ایران، این حقیقت با ارزش را در اختیار می­گذارد که این انقلاب بلحاظ شکل، ماهیتِ وجودی، هدف­گذاری، سیر تطور، بالندگی و نیل به پیروزی، خود بزرگترین رفراندم تاریخ سیاسی جهان به­شمار می­آید؛ رفراندمی که درآن، هم آن نظامی که باید از صفحه سیاسی ایران برچیده شود به­‌وضوح مشخص است و هم آن نظام سیاسی که باید جایگزین آن گردد.

با وجود این، برگزاری رفراندم به­منظور تعیین نظام سیاسی جمهوری اسلامی با نظر مستقیم و حضور رسمی فرد فرد شهروندان ایرانی پای صندوق­های رأی، پدیده جدیدی است که نه فقط ایرانیان در تاریخ سیاسی خود هیچگاه سابقه‌­ای از آن سراغ ندارند، که انقلاب­های بزرگ جهان نیز هرگز خود را محتاج آن ندانسته‌­اند.

بی­گمان یکی از نقاط قوّتی که انقلاب اسلامی را در نگاه و تحلیل برخی از اندیشمندان سیاسی دنیا در جایگاه «بزرگترین انقلاب مردمی جهان» نشانده است توجه ویژه این انقلاب به نقش و جایگاه آحاد مردم در سرنوشت سیاسی خویش و ترسیم نوع نظامی است که قرار است مقدّرات آنان و سکّان حکمرانی کشور را در دست گیرد.

2ـ امام خمینی به عنوان فقیهی جامع شرایط که معماری و رهبری انقلاب را بر عهده داشت، با اینکه از هویت ذاتی انقلاب اسلامی بیش از هر کس آگاهی کامل داشت و خواست بر حق توده مردم را به درستی می­دانست، اما از همان آغاز بر انجام رفراندم برای تعیین نوع نظام سیاسی پس از برچیده شدن نظام سلطنتی اصرار ورزید. آن حضرت در تاریخ 15 اسفند ماه 1357 چنین فرمود: «حالا که رژیم سلطنتى رفته و از بین رفته است ـ و قاعده هم این بود که از اول وجود پیدا نکند ـ حالا براى اینکه ما طرز حکومت را تعیین کنیم، محتاج به یک فعالیت­هایى است. البته در نظر من ـ شخص من ـ این است که احتیاج به رفراندم هم نیست؛ براى اینکه مردم آراى خودشان را در ایران اعلام کردند؛ با فریادها، با دادها اعلام کردند، لکن براى اینکه یک اشکالى [پیش نیاید] مثلًا، اگر یک دولتى اشکالى داشته باشد در اینکه خوب این ثبت نشده است این رفراندم، تقاضا نشده است و باید تقاضا بشود ثبت بشود، شمارش بشود آرا. براى این، بنا بر این است که یک رفراندمى بشود. و چون این رفراندم یک رفراندم اساسى است که مقدرات مملکت ما را تعیین مى‏‌کند و ما اگر بخواهیم یک حکومت اسلامى، یک جمهورى اسلامى در ایران برقرار کنیم با این رفراندم باید بشود.» (صحیفه امام، ج6، ص324). با این اقدام تاریخی، انقلاب اسلامی نخستین گام اساسی خود را پس از پیروزی برداشت. انقلاب اسلامی با این گام اساسی، نمونه­ای منحصر به­فرد از انقلاب را که فقط بر اساس اسلام ناب محمدی (ص) می­تواند به ظهور برسد در جلو چشمان جهانیان به نمایش گذاشت.

3ـ با برگزاری رفراندم، انقلاب اسلامی ایران به یک توفیق بزرگ سیاسی در جهان معاصر دست یافت که از اهمیت فوق­‌العاده­‌ای در عرصه سیاسی جهان برخوردار است. این توفیق بزرگ عبارت است از تأسیس و تثبیت نوعی مردم­سالاری جدید، یعنی «جمهوری اسلامی» و وارد کردن آن در ادبیات سیاسی رایج جهان.

حقیقت آن است که وارد شدن این واژه نو در ادبیات سیاسی جهان، بزرگترین ضربه را بر تفوّق و یکه‌­تازی نظام سلطه جهانی که دیر زمانی حاکمیت بلامنازع خود را بر مجموعه جهان گسترانده بود، وارد ساخت.

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌­ای در تشریح این نکته ناب چنین می­‌گویند: «ما یک سخن نو را در مباحثات جهانی وارد کرده‌ایم؛ مردم‌سالاری دینی، مردم‌سالاری اسلامی؛ این یک حرف نویی است؛ این را ما در مباحثات سیاسی دنیا، در ادبیّات سیاسی دنیا وارد کرده‌ایم؛ این علی‌الظّاهر یک کلمه‌ حرف است امّا باطنش چیست؟ باطنش همین چیزی است که دشمنی و خصومت قدرت­های درجه یک دنیا را علیه این ادبیّات، علیه این واژه، علیه این حقیقت، علیه این پدیده برمی‌انگیزد؛ یعنی این حرکت در جمهوری اسلامی توانسته جدول تنظیم‌شده‌ نظام سلطه را به هم بریزد. نظام سلطه یک جدول مشخّصی برای اداره‌ی دنیا تنظیم کرده بود. نظام سلطه را بارها بنده معنا کرده‌ام؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر؛ حدّ وسط ندارد. یک عدّه‌ای حتماً سلطه‌گر باید باشند، یک عدّه‌ای حتماً سلطه‌پذیر؛ این نظام سلطه است. یک جدولی برای دنیا معیّن کرده بودند؛ یک روز به شکل استعمار، یک روز به شکل استعمار نو، یک روز دیگر هم استعمار پسا نو، بعد از استعمار نو. یک سیاستی، یک جدول منظّمی را برای دنیا تنظیم کردند؛ این حرف نوِ جمهوری اسلامی آمده این جدول را به هم ریخته؛ تنظیم این جدول را به هم زده؛ لذا با آن مواجهند، با آن مقابلند.» (بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 4/3/1401).

4ـ اصرار معمار انقلاب اسلامی بر رفراندم و اقدام فوری برای برگزاری آن، بخش مهم و مغفولی از نظریه سیاسی اسلام برای اداره جامعه اسلامی را آشکار ساخت که حقیقتاً در جای خود بسی مهم و ارزشمند است.

چگونگی هم­‌نشینی و درهم آمیختن دو اصل مهم، یعنی اصل «اذن و نصب الهی حاکمان» از یکسو، و اصل «حقّ حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش» از سوی دیگر، همواره از ابعاد پیچیده و دیریاب نظریه سیاسی اسلام برای اداره جامعه اسلامی بوده است. رفراندم و به دنبال آن انتخاب نظام سیاسی جمهوری اسلامی به عنوان اصلی­ترین و اولین ثمره انقلاب اسلامی راه را برای فهم درستِ چگونگی این هم­نشینی و درهم آمیختگی هموار ساخت. انقلاب اسلامی در مرحله برگزاری رفراندم و برپایی نظام جمهوری اسلامی به همگان آموخت که در مقام ثبوت و تشریع الهی حکومت مشروع در اسلام فقط آن حکومتی است که حاکم حقانیّت و جواز تصرّف در اداره جامعه را از اذن و نصب خداوند دریافت کرده باشد؛ اما همین حاکمِ مشروع الهی در مقام اثبات و اعمال قدرت و تصرف در اداره جامعه نیازمند اراده، خواست و انتخاب مردم مسلمان است. به عبارت دیگر، حقّانیت و مشروعیت حکومت و حاکم در نظریه سیاسی اسلام، در «مقام تشریع وثبوت» صد در صد الهی و متکی بر اذن و نصب خداوند است، گرچه همین حکومت در «مقام اجرا و عینیّت یافتن» در متن جامعه، صد در صد متکی و مبتنی بر اراده و خواست و اقدام شهروندان جامعه اسلامی است. رفراندم 12 فرودین 1358 این هم­نشینی را در عمل به­زیبایی ترسیم کرد و در معرض نگاه و قضاوت جهانیان قرار داد.

5ـ پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آن تأسیس نظام جمهوری اسلامی، در نگاهی دیگر قطب‌­بندی جدیدی در جهان سیاسی معاصر پدید آورد که اکنون با گذشت 44 سال از آن رخداد عظیم ابعاد تازه­ای از این قطب‌­بندی پیش روی جهانیان قرار گرفته است.

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در ترسیم این حقیقت تاریخی چنین می­‌گویند: «انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطب­های جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد.» (بیانیه گام دوم انقلاب، 22/11/ 1397).

به نظر می­‌رسد عبور جهان از قطب­‌بندی­های گذشته و ظهور قطب­‌بندی «اسلام ناب و استکبار» نوید بخش رخداد عظیمی است که جهان و بشریت از اعماق وجود نیل به عدالت و سعادت و بهروزی خود را در گرو آن می­بیند. این همان اراده حتمی خداوند است که در کتاب آسمانی­اش وعده تحقق آن را اینگونه داده است:« وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» (سوره قصص، آیه5).

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: روز جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی اداره جامعه سیاسی جهان نظام سیاسی نظام سلطه ی جهان ی دنیا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۳۱۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انقلاب اسلامی تبلور مکتب سیاسی امام صادق(ع)

امام جعفر صادق(ع) با بنیان نهادن فقه جعفری در دوره‌ای که کسب دانش هم‌چون الماس گرانبها و دور از دسترس بود، انقلاب بزرگی را در عرصه علمی و فرهنگی آغاز کردند، که امروز شاهدیم انقلاب اسلامی تبلور ارزش‌های مکتب امام صادق(ع) تلقی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، به مناسبت فرارسیدن بیست و پنج شوال _سال‌روز به شهادت رسیدن امام جعفر صادق (ع) _ پایه گذار «مکتب جعفری‌» ابعادی از حیات اجتماعی و سیاسی آن امام بزرگوار را در کلام رهبر انقلاب به رشته تحریر درمی‌آوریم؛ امامی که در دوران خود موجب نوسازی و احیای تعلیمات اسلامی شد.

زمانیکه حکومت بنی امیه در سراشیبی سقوط قرار گرفت، یک فضای باز سیاسی ایجاد شد که در این مرحله فشار بر روی مخالفین مخصوصاً امام صادق (ع) کاهش یافت و امام از فرصت به دست آمده، حداکثر استفاده از تحولات دوران جابه‌جایی حکومت را بردند. امام صادق (ع) به‌عنوان یکی از پیشگامان حرکت اسلامی و داعیه‌داران فرهنگ اصیل دینی دست به اقدامات سیاسی همانند، تقویت جایگاه امامت و ایجاد ولایت‌پذیری، ایجاد واقعیت‌نگری سیاسی، طاغوت‌ستیزی، زنده‌نگه‌داشتن حماسه عاشورا و تقیه بین شیعیان زدند.

به‌طور کلی موارد زیر را به‌عنوان برجسته‌ترین و محوری‌ترین فعالیت‌های دوران حیات امام صادق (ع) می‌توان برشمرد:

۱. تبیین و تبلیغ مسئله امامت

۲. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه فقه شیعی و تفسیر قرآن با بینش شیعی

۳. ایجاد تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک سیاسی

امامِ مکتب

امام صادق (ع) مرد مبارزه، علم و دانش و تشکیلات بود، اما مرد علم و دانش بودنشان را بسیار شنیده‌ایم. محفل درس امام صادق (ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به‌وجود آورد هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بی‌نظیر بود. همه حرف‌های درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآنی که در طول یک قرن و اندی توسط مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بودند، امام صادق (ع) به شکل درست بیان کرد و همین موجب شد که دشمن از او احساس خطر کند.

امامِ مبارزه

مرد مبارزه بودن امام را کمتر شنیده‌ایم. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزه دامنه‌دار و پیگیر بود؛ مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به‌وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی. یعنی امام صادق (ع) زمینه را آماده می‌کرد تا بنی‌امیه را از میان ببرد و به جای آن‌ها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سر کار بیاورد. این در زندگی امام صادق (ع) برای کسی که دقت و مطالعه کند بسیار آشکار است.

امامِ تشکیلات

اما آن بُعد سومی که بسیاری نشنیده‌اند، مرد تشکیلات بودن امام است. امام صادق (ع) یک تشکیلات عظیمی از مومنان به خود، از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود؛ تشکیلاتی که امام صادق (ع) هرزمان اراده می‌کرد آنچه را که او می‌خواهد مردم بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم منتقل می‌کردند. یعنی از همه‌جا وجوهات و بودجه برای اداره مبارزه سیاسی عظیم آل‌علی جمع می‌شد. وکلا و نمایندگان امام صادق (ع) در همه شهرها وجود داشتند که مردم و پیروان ایشان بتوانند به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند. تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجب‌الاجراست. آن کسی که برای ما واجب‌الاطاعه و ولی امر است فتوای مذهبی و اسلامی‌اش در باب نماز، زکات، روزه، بقیه واجبات، با فتوای سیاسی‌اش و فرمانش در زمینه جهاد، روابط سیاسی، روابط داخل کشور، و همه مسائل یکسان است، همه واجب‌الاطاعه است. امام صادق (ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به‌وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند، با دستگاه بنی امیه مبارزه می‌کرد.

سیاست امام صادق (علیه السّلام) در گام اول، یک سیاست فرهنگی_تشکیلاتی و در جهت پرورش اصحابی بود که از نظر فقهی و روایی از بنیان‌گذاران تشیع جعفری به شمار آمده‌اند. تلاش‌های سیاسی امام (ع) در برابر قدرت حاکمه در آن وضعیت، در محدوده نارضایتی از حکومت موجود، عدم مشروعیت آن و ادعای امامت و رهبری اسلام در خانواده رسول خدا (ص) بود. از نظر امام صادق (ع) تعرض نظامی علیه حاکمیت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم جز شکست و نابودی نتیجه دیگری نداشت. برای این کار به‌راه‌انداختن یک جریان شیعی فراگیر با اعتقاد به امامت، لازم بود تا براساس آن، قیامی علیه حاکمیت آغاز و حصول به پیروزی از آن ممکن باشد وگرنه یک اقدام ساده و شتاب‌زده نه تنها دوام نمی‌آورد، بلکه فرصت‌طلبان از آن بهره‌برداری می‌کنند.

شبکه گسترده تبلیغاتی و سیاستِ تقیه

باوجود تبلیغات گسترده‌ای که از سوی بلندگوهای رژیم خلافت اموی انجام می‌گرفت و حتی نام علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) به عنوان محکوم‌ترین چهره اسلام، در منابر و خطابه‌ها یاد می‌شد، بدون وجود یک شبکه تبلیغاتی قوی آیا ممکن بود اهل‌بیت (ع) در نقاطی چنان دوردست و ناآشنا، چنین محبوب و پرجاذبه باشند که افرادی محض دیدار و استفاده از محضر آنان و نیز عرضه کردن دوستی و پیوند خود با آنان راه‌های دراز را بپیمایند و به حجاز و مدینه روی آورند؟ دانش دین را فراگیرند و در موارد متعددی بی‌صبرانه اقدام به جنبش نظامی _و به زبان روایت، قیام و خروج_ را از امام بخواهند؟ اگر تسلیحات شیعه فقط در جهت اثبات علم و زهد ائمه بود، پس درخواست قیام نظامی چه معنایی داشت؟

ممکن است سوال شود اگر به راستی چنین شبکه تبلیغاتی وسیع و کارآمدی وجود داشته، چرا نامی از آن در تاریخ نیست و صراحتاً ماجرایی از آن نقل نشده است؟

دلیل این بی نشانی را نخست در پایبندی وسواس‌آمیز یاران امام به اصل معتبر و مترقی «تقیه» باید جست که هر بیگانه‌ای را از نفوذ در تشکیلات امام مانع می‌شد.

فعالیت‌های امام (ع) به‌طور عمده در پنهانی انجام می‌گرفت و آن حضرت مکرر اصحاب خود را به کتمان و حفظ اسرار اهل بیت (ع) دستور می‌داد، به‌طوریکه روایات زیادی در این زمینه از آن حضرت نقل شده است. رهبری شیعه به طور مسلم دارای برنامه‌ها و فعالیت‌های پنهانی در جهت انسجام مذهبیان بود؛ چیزی که در دوره‌های بعد آثارش هویدا گشت. امام (ع) معمولاً از رفت‌وآمد به دربار خلفای عباسی جز در موارد معدودی سرباز می‌زد و به همین سبب هم از طرف آنها مورد اعتراض قرار می‌گرفت. بدین‌گونه بود که امام نارضایی خود را نسبت به حکومت آنها ابراز می‌داشت و با توصیه‌های سیاسی به افراد مانند: «اَیّاکَ وَ مُجَالِسَةُ الْمُلُوکِ» (بر تو باد که از همنشینی پادشاهان دوری کنی)، یاران خود را نیز از همنشینی با سلاطین برحذر می‌داشت و نیز می‌فرمود: «کَفَّارَةُ عَمَلِ السُّلْطَانِ، اَلْإِحْسَانُ إِلَی الْاِخْوَانِ» (کفاره همکاری با سلطان، نیکی به برادران است).

انحرافِ انقلاب

در دوران حکومت بنی‌امیه، مبارزات امام به شکل آشکار بود، اما در دوران بنی‌عباس _که طولانی‌تر بود_ این کار به صورت مخفیانه‌تری انجام می‌گرفت. بنی عباس آن جریان انحرافی بودند که از فرصت انقلاب سوءاستفاده کردند. یعنی همان انقلابی را که امام صادق (ع) داشت به‌وجود می‌آورد، منحرف کردند و این خطر همیشه انقلاب‌ها است. آن خط درست انقلاب که منطبق با معیارها و ضوابط اصلی انقلاب است گاهی جای خود را به یک خط عوضی منحرف فاسد باطل با شعارهای حق می‌دهد. این است که انسان حواسش باید جمع باشد. مردم آن زمان حواسشان جمع نبود. تا سال‌ها بعد، شاید تا سی سال بعد یا بیست سال بعد، مردم مناطق دوردست خیال می‌کردند که این حکومت بنی عباس محصول مبارزات آنها است. خیال می‌کردند حکومت آل‌علی همین است و خبر نداشتند که اینها غاصب‌اند.

امام صادق (ع) در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نقش مهمی را در جهان اسلام ایفا کردند. می‌توان گفت که بیشتر مردم فقط چهره فقهی و دینی امام (ع) را می‌شناسند و کمتر نقش سیاسی ایشان مورد بررسی قرار گرفته و حتی از آن غفلت نیز شده است، اما واقعیت این است که امام صادق (ع) و پدر بزرگوارشان در عرصه سیاست یک الگوی مناسبی را ترسیم کرده که می‌تواند امروزه نقشه راه سیاستمداران قرار گیرد.

کد خبر 750440

دیگر خبرها

  • جامعه‌ای برهنه نبوده‌ایم بلکه متنوع به لحاظ حجاب بوده‌ایم | طرفداران جمهوری اسلامی کلاه بر سرش گذاشتند | تمام جهان را در مقابل‌مان قرار داده‌ایم
  • کفتارهای سیاسی بر سر جنازه یک دختر نوجوان | بی‌اخلاقی رسانه‌های بیگانه درباره نیکا شاکرمی
  • ردادی: مردم با حضور در انتخابات مجلسی قوی را رقم بزنند
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • امروز نظام جمهوری اسلامی باعث سربلندی محور مقاومت و کل جهان اسلام شده‌ است
  • تک‌روی و سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • محسن رضایی: سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • محسن رضایی: تک‌روی و سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • انقلاب اسلامی تبلور مکتب سیاسی امام صادق(ع)